هرمزفراز بلاگ

هرمزفراز بلاگ

آژانس مسافرتی و خدمات اینترنتی پشتیبانی گردشگری هرمزفراز
هرمزفراز بلاگ

هرمزفراز بلاگ

آژانس مسافرتی و خدمات اینترنتی پشتیبانی گردشگری هرمزفراز

زینت دریایی

زینت دریایی

جزیره قشم روستای سلخ                                                                                                                     بازگشت

از دنیای مجازی درباره بانو محترم خانم زینت دریایی مطالبی خواندم که چکیده ای از مطالب را به شرح ذیل مرقوم نمودم  که برای استفاده از تجرباتش از نگاه بار اقتصادی اقدام خواهم کرد ... ادامه دارد .. 

کتاب 


تصویر از سایت هنری پردیس ( آیین سلخ درباغ خانه زینت )

 لینک وب سایت     ...        وب سایت هنری پردیس 

********************************

از طریق رسانه ها ی مجازی  از این ماجرا مطلع شدم 

زینت دریایی

بسمه تعالی

من زینت فوق پنجم دارم زنی که روستای سلخ در قشم را متحول کرد

جامعه خانواده – روزنامه شرق نوشت درجلسه ای بودیم و هرکس داشت خودش را معرفی میکرد ، همه یا فوق لیسانس داشتند ، یا دکتری و تخصص های بالا ، نوبت که به من رسید گفتم من زینت دریایی هستم ، فوق پنجم دارم . همه زندند زیرخنده ، گفتم خب چکارکنم ، تا کلاس پنجم بیشتردرس نخوانده ام و فکرکردم اگر بگویم تا پنجم بیشتر نخوانده ام خیلی کم است ، گفتم فوق پنجم . این را میگوید و خودش هم میخندد .

زینت دریایی کسی که سالهاست در روستای سلخ در جزیره قشم به کارهای عام المنفعه مشغول است ، او در 16 سالکی در حرکتی ساختارشکنانه ، برقع سنتی را که همه زنان جزیره باید میپوشیدند از چهره برداشت و به دنبال آن به گفته خودش کلی حرفها و مشقتها را هم تحمل کرد .

داستان زندگی زینت دریایی پیش از این درکتابی به نام ( درگرگ و میش راه ) بقلم ابراهیم مختاری ، سینماگر و مستند ساز ، نوشته و منتشر شده است ، این کتاب را نشر چشمه با عنوان فرعیه ( تلاش مداوم زنی در جامعه بسته و مردسالار ) چاپ کرده است . علاوه بر این یک فیلم و چند مستند هم درباره او ساخته شده .

زینت حالا حدود یکسال است خانه خودشان در روستای سلخ را به اقامتگاه بوم گردی تبدیل کرده تا پذیرای مهمانان و گردشگرانی باشد که برای دیدن جذابیتهای قشم راهی این جزیره میشوند . این اقدام او برای حدود 200 نفر بصورت مستقیم و غیر مستقیم شغل و محل کسب درآمد شده است ، 96 زن اهل سلخ در کار تولید صنایع دستی و فروش آن به گردشگران هستند و بقیه هم یا در آشپزخانه و یا در دیگر قسمت های خانه مشغولند ، یا راهنمای گردشگران برای دیدن جزیره هستند ، اعضای گروه موسیقی سنتی زار ، صیادان سنتی ، راننده هایی که گردشگران را جابجا میکنند و ... را هم به اینها اضافه کرد .

زینت دریایی در باره تجربه کاریش و اینکه چطور شد خانه محل زندگی خود و اعضای خانواده اش را به اقامتگاهی برای اسکان گردشگران تبدیل کرد ،  اینگونه توضیح داد : ( من از 11 سالگیم در روستای سلخ فعالیت اجتماعی داشتم ، آن موقع کار تزریقات و پانسمان را یاد گرفتم و در روستا انجام میدادم ،  از 16 سالگی ماما بودم ، بعدها برای مبارزه با اعتیاد تلاش کردیم و توانستیم حدود 70 نفر از اهالی را ترک بدهیم ، در زمینه بهداشت محیط و بهداشت محل کار ، کلرزنی اب اشامیدنی و...هم تلاش ها و فعالیت هایی کردم .

آنگونه که زینت میگوید ، ایده این کار از مراسم عروسی پسرش به ذهنش خطور کرد ، او و خانواده اش بعد از بازگشت دوباره به روستای سلخ یک مراسم عروسی سنتی با حضور حدود 200 مهمان  از شهرهای مختلف ایران در روستا برگزار کردند ، هنگام برگزاری مراسم هرکدام از اهالی روستا تعدادی از مهمانان را اسکان دادند و همین نقطه شروعی شد برای ایده راه اندازی اقامتگاه روستایی گردشگری در سلخ .

حالا هرکدام از اهالی روستا به نوعی در این پروژه گردشگری روستایی مشغول بکار هستند ، گروهی از اهالی که پیش از این درکار نواختن موسیقی سنتی زار بودند ،  حالا بخش تقریبا ثابتی از کار این خانه شده اند ، اگرمهمانان خانه زینت دریایی زیاد باشند و تقاضای اجرای موسیقی کنند ، این گروه برای آنها خواهند نواخت . اعضای گروه اغلبشان سن بالایی دارند و برخی از آنها بیشتر از 50 سال است که سازهای این موسیقی را می نوازند ؛ اما پیش از این هیچ منبع درآمدی دست کم از راه  نواختن موسیقی نداشتند.

27 نفر از اهالی روستا ، شامل 21 زن و شش مرد هم به صورت مستقیم و ثابت در این خانه کار می کنند ، کارهایی مانند تهیه نان و غذا و مرتب کردن محل اقامت و خواب گردشگران و

علاوه براین از حدود 20 سال پیش با همراهی تعدادزیادی از خانم های روستا ، تعاونی تولید و فروش صنایع دستی را در سلخ راه اندازی کردیم که گاهی آثار آنها را در نمایشگاه می فروختیم و بعضی وقتها هم زن ها خودشان کالا به کالا محصولات را بین هم عوض می کردند و .... ،بعدها به دلیل اینکه من از روستا رفتم ، آن تعاونی تعطیل شد و وقتی برگشتم تلاش کردم دوباره آن را احیا کنم ، با این کار دختران و زنان جوان روستا مشغول بکار شدند و برای خودشان راه درآمدی پیدا کردند )) .

او می افزاید : (( اما در ادامه دیدم با این کار همه اهالینمیتوانند مشغول شوند و درآمد داشته باشند ، به همین دلیل کار گردشگری را شروع کردیم که هر کس که توانست و مایل بود بیاید وسط وبخشی از کار را بگیرد ، برای مثال برخی از زنان روستاکه خودشان هم سرپرست خانواربودند اما سنشان بالاست و چشم هاشان نمیبیند که صنایع دستی درست کنند به این فکر می کردیم که برای اینها چه کاری انجام دهیم ، به هین دلیل بغیر از اتاق های خانه خودمان  در 26 خانه روستا یک اتاق را برای اسکان گردشگران تجهیز کریم که این خانواده ها هم از این طریق مقداری در آمد داشته باشند . الان با همین امکانات می توانیم در یک شبانه روز از 150 نفر با اقامت ، صبحانه ، نهار و شام پذیرایی کنیم )) .

پبش بینی خودت از آینده و وضعت روستای سلخ و اهالی اش چیست .

او در پاسخ اینگونه توضیح داد : (( اهالی روستا در مجموع راضی نیستند ) چون در چند سال گذشته در منطقه ما شغل کاذب و مخرب قاچاق سوخت به یکی از اصلیترین محل های درآمد برای برخی تبدیل شده بودکه واقعا آثار مخرب و خطرناکی داشت ، هم به لحاظ فرهنگی و به لحاظ زیست محیطی به منطقه آسیبهای وحشتناکی وارد کردریختن گازوییل در آب دریا زیستگاههای سنتی و صیدگاههای قدیمی اطراف روستا را ازبین برد ، در این محل ها در گذشته یک بچه پنج ،شش ساله میرفت و با یک ابزار ساده به راحتی ماهی میگرفت برای ناهار یک خانواده پنج نفره ، اما حالا وضعیت آنقدر خراب شده که یک لنج بزرگ میرود وسط دریا بعد از کلی مشقت چهار کیلو ماهی می آورد . مردم این وضعیت را دیده اند و خواستار تغییر وضعیت هستند )

اودر ادامه می گوید : (( اما به نظر خودم چیزی که خیلی وحشتناک تر است ، اثرات مخرب فرهنگی این شغل کاذب روی ذهن جوانان روستاست ، این قدر که همه توی کار قاچاق بودندو افرادی یکشبه میلیونر شدند . مغز جوان های سالم و آماده کار، آسیب دیده و حاضرنیستند سراغ شغلهای آهسته و پیوسته بروند ، نمی خواهند با گذاشتن سنگ روی سنگ موفق شوند ، من می خواستم این را شروع کنم که به آنها نشان دهم میشود ای طوری هم موفق شد ، شغل سازنده و مفیدی نیز وجود دارد، هم برای فرهنگ روستا خوب است هم به کمک محیط زیست می آید.

زینت دریایی سه فرزند دارد ، یک دختر و دو پسر که دونفر از آنها خارج از کشور مشغول تحصیل هستند و یکی از آنها در روستای سلخ به مادرکمک میکند ، شوهرش نیز صیاد است و در تعاونی صیادان روستا کار میکند ، آنها زمانی که زینت 12 سال و پنج ماه داشت با هم ازدواج کردند و 14 سال و هفت ماهه بود که اولین بچه اش را به دنیا آورد .

شوهری که به گفته زینت ، عاشق هم هستند و از همان زمان که او به عنوان یک بهورز و ماما برقع را برداشت با وجود سختی ها و ملامت های بسیاری که کشید ، اما همیشه و تا همین امروز حامی همسرش بوده است ، هرچند ابتدا مخالف کارهای او بود .





بازگشت


زینت دریایی

خرید آنلاین بلیط هواپیما

 دریایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.